زندگی نامه بسیجی دلاور شهید مهدی(امیر) هادیان
نام پدر: علی
محل تولد: آقمشهد
تاریخ تولد: ۱/۱/۱۳۴۷
تاریخ اعزام: ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۲۲/۵/۱۳۶۶
محل شهادت: بانه، کردستان
نام عملیات: نصر ۴
نحوه شهادت: اصابت ترکش
وضعیت تأهل: مجرد
سن شهید: ۱۹ سال
شهید مهدی هادیان فرزند علی در سال ۱۳۴۷ در یک خانواده ی مذهبی و کشاورز در روستای آقمشهد چشم به جهان گشود. دوران کودکی تا هفت سالگی را در آغوش گرم پدر و مادری مهربان و با ایمان و مقید به اسلام سپری نمود و بعد از آن در زادگاهش مشغول تحصیل شد. در همان روزهای اول مدرسه رفتن مادرش را از دست داد و پدرش می بایست هم جای خالی مادرش را پر نماید و هم پدرش باشد. تا کلاس پنجم ابتدائی را در دبستان آقمشهد با موفقیت طی نمود و برای ادامه تحصیلاتش به مدرسه راهنمائی هولار رفت و دو سال در آنجا تحصیل نمود و سال سوم راهنمائی را در مدرسه راهنمائی طبری ساری گذرانید. شهید هادیان از همان روزهای اول زندگیش طعم تلخ مشکلات زندگی روستائی را چشیده و هم اینک غم بی مادری سربار مشکلات و گرفتاریش بود.
شهید در روستا در اکثر مراسم مذهبی و دینی شرکت می نمود و با اینکه سن زیادی از او نگذشته بود همکاری زیادی با برادران سپاه در رابطه با منافقین جنگلی می نمود. ایشان چون عضو پایگاه مقاومت شهید سلمان بابائی آقمشهد محل بودند اکثر شبها را در پایگاه به نگهبانی مشغول بود و از حزب الهی های محل خیلی حمایت می کرد، بعد از پایان تحصیلات دوره راهنمائی همان طوری که وظیفه هر فرد مسلمان ایجاب می نمود با کسب اجازه از پدرش در تابستان به آموزش رفته و مدتی در چالوس و رشت آموزش نظامی و امدادگری را طی نمود و بار دوم به جبهه اعزام شد و مدت چهار ماه در کردستان در قله های مختلف از جمله قله کاویژال برای حفظ قرآن و منافع میهن عزیزش دفاع نمود. همچنین جبهه رفتن هایش سبب شد که ترک تحصیل نماید و برای بار سوم که به جبهه اعزام شد در تیپ مالک اشتر در منطقه مهران بود تا اینکه از ناحیه دو پا و صورت مجروح گردید. در دوران مجروحیتش بود که خبر شهادت پسرخاله اش (شهید بهرام کنعانی) رسید. ایشان چون خیلی زیاد به یکدیگر علاقه مند بودند با اینکه مجروح بود در تمام مراسمش شرکت نمود و با خود عهد نمود انتقام خون تمامی شهدا بخصوص پسرخاله اش را از مزدوران آمریکا و دشمنان قسم خورده ی اسلام و زالوصفتان و کافران از خدا بی خبر بگیرد، تا اینکه بانک «هل من ناصراً» به گوش رسید و لبیک گویان در تاریخ ۱۵/۳/۱۳۶۶ همراه دیگر سالکان طریق خدا و عاشقان حسین(ع) و زاهدان شب و شیران روز عازم جبهه های حق علیه باطل گردید و چند روزی در هفت تپه و از آنجا جهت عملیات به غرب کشور رفت و مرحله دوم عملیات نصر ۴ در منطقه ماءوت شرکت نمود و برای مرحله سوم عملیات با اینکه از ناحیه چشم شیمیایی شده بود داوطلبانه در عملیات شرکت نمود و بالاخره در مورخه ۷/۵/۱۳۶۶ روح پر فتوحش به ملکوت اعلی پرواز نمود.
بنا به گفته هم سنگران و همراهان شهید در جبهه از خود رشادت ها نشان داد، از جمله اینکه یک تنه توانست ۱۰ نفر را به اسارت در بیاورد و ...
ایشان چون تیربارچی بود او را بلبل صدا می کردند. شهید در طول زندگی مشکلات و مسائل و مصائب زیادی را تحمل نمود، این بود غم نامه شهید مهدی هادیان
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مدیر سایت | 01 05